انسیه ربیعی - وقتی نام سفرهای استانی به گوش ما می‌رسد، بی‌درنگ خاطرات سفرهای استانی محمود احمدی‌نژاد به ذهن ما خطور می‌کند. نخستین‌بار بعد از پیروزی در انتخابات سال 1384 بود که محمود احمدی نژاد با کلیدواژه سفر استانی متولی ادبیاتی جدید در سپهر سیاست کشور شد. هرچند که دیدار نزدیک و چهره به چهره رئیس جمهور با مردمی که او را انتخاب کرده اند می‌تواند موجبات افزایش اعتماد عمومی به دولتمردان را فراهم کند اما برخی همچنان معتقدند این سفرها صرفاً حالت نمایشی و پوپولیستی دارد.

با 107 سفر استانی که در دولت نهم و دهم توسط رئیس دولت وقت ثبت شد که گاهی در مرور حاشیه وقایع سال 88 برخی از کارشناسان اذعان می‌کنند که سفرهای استانی احمدی نژاد و بازدید از مناطق دور افتاده منجر به حمایت از وی در سال  88 و انتخابات دهم شد.

شکست سفرهای استانی در دولت دهم

در مجموع 107 سفر استانی احمدی نژاد، نزدیک به دو میلیون و ۲۰۰ هزار نامه برای کمک‌های نقدی از سوی مردم روانه پاستور شد که در نهایت ۲۵۰ میلیارد تومان اعتبار برای رسیدگی و پاسخگویی به این نامه‌ها اختصاص یافت. همه چیز به ظاهر خوب پیش می‌رفت تا اینکه نوبت سفر به اصفهان رسید. در حالی که دولت دهم در واپسین روزهای عمرخود بود محمود احمدی نژاد اصفهان را بار دیگر به عنوان مقصدی برای سفر استانی خود برگزید.  چهارشنبه ۴ اردیبهشت ۱۳۹۲ بود که در میدان نقش جهان اصفهان رئیس دولت وقت با صحنه ای بدون جمعیت مواجهه شد.

این عدم استقبال از احمدی نژاد تاکیدی بر این امر بود که دیگر مردم هیچ علاقه ای برای استقبال از او را ندارند. این در حالیست که پیش از این سفر نیز مردم استان‌های سمنان، خوزستان، گیلان و آذربایجان شرقی در دور چهارم سفرهای استانی از احمدی نژاد استقبالی در خور شان یک رئیس جمهور را انجام ندادند. از این رو می‌توان گفت احمدی نژاد در ماه‌های منتهی به پایان دولت دهم با اقبال مردمی رو به رو نشد و می‌توان آن را به مثابه یک شکست سیاسی برای رئیس جمهوری وقت در نظر گرفت.

سفر به سبک روحانی

با پایان عمر دولت دهم انتظار می‌رفت سفرهای استانی توسط روسای جمهوری برای همیشه پایان یابند اما با پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 92 این سفرها به شکل دیگری ادامه یافت. در این باره دولت یازدهم اعلام کرد که سفرهای رئیس جمهوری با سفرهای دولت نهم و دهم تفاوت‌های آشکاری خواهد داشت و در قالب این سفرها تلاش بر این است تا حدود زیادی نواقص سفر استانی دولت قبل برطرف شود.

در توضیح این مطلب باید یادآور شد که حسن روحانی برخلاف محمود احمدی نژاد از میزان سفرهایش به خارج از تهران کاست و از ورود به مناطق دورافتاده کشور خودداری کرد. همچنین تیم متشکل از مشاوران و معاونان او با تغییر نام «سفر استانی» به «کاروان تدبیر و امید» تلاش کردند تا این سفرها رنگ و بوی سفرهای استانی احمدی نژاد را به خود نگیرد. سفرهای کاروان تدبیر و امید تفاوت دیگری با سفرهای استانی داشت و این بود که روحانی تنها به مراکز استان‌ها سفر می‌کرد تا بسیاری از پروژه‌ها از طریق ویدئوکنفرانس افتتاح شود.

با این حال این سفرها بی شباهت به دوره‌های قبل از خود نبود و هر بار روحانی به مراکز استان‌ها سفر می‌کرد به مانند احمدی نژاد سخنان تند و احساسی را بیان می‌کرد و مردم نیز با فریاد هورا و تشویق نسبت به او واکنش نشان می‌دادند.

اولین سفر استانی دولت یازدهم استان خراسان رضوی و شهر مشهد الرضا بود که با چرخشی 1800 کیلومتری نسبت به این شهر روز سه‌شنبه 24 دی 92 روحانی سفر به استان خوزستان را کلید زد.

شکست سفر استانی بار دیگر در دولت دوازدهم

تلاش برای پررنگ جلوه دادن حضور مردم در خیابان‌ها برای استقبال از روحانی؛ انتقادی بود که از سوی برخی سیاسیون مطرح می‌شد. چرا که روحانی تنها پس از دو سال از حضورش در کرسی ریاست جمهوری در سفر استانی اش متحمل شکست شد. مهر ماه سال 94 بود که روحانی در قالب کاروان تدبیر و امید به استان مازندران سفر کرد. با وجود اینکه مردم مازندران در خرداد ۹۲ بیشترین رای را در کشور به روحانی داده بودند اما پس از 2 سال عملکرد دولت یازدهم سبب شد در سفر استانی اش به این استان مردم از او استقبال نکنند همچنین عدم حضور مردم در این سفر به اندازه ای بود که ستاد استقبال از روحانی هم بابت این اتفاق عذرخواهی کرد.

سفر استانی به دولت سیزدهم رسید

سید ابراهیم رئیسی، رئیس دولت سیزدهم در کمتر از پنجاه روز پس از حکم تنفیذش به 6  استان کشور سفر کرد که بدون شک رکوردی تاریخی است. رئیس‌جمهور در اولین سفر استانی به خوزستان، سپس به سیستان و بلوچستان، خراسان جنوبی، ایلام، کهگیلویه و بویراحمد و  بوشهر سفر کرده است.

هر چند که عده ای معتقدند این نحوه ارتباط دولت رئیسی با مردم بیانگر شیوه حکمرانی مردمی است و انتظار می‌رود همه مسئولان به آن پایبند و متعهد باشند عده ای دیگر هم در مخالفت با این سفرها اعلام موضع کرده اند. همچنان که حجت الاسلام سید رضا تقوی پیشنهاد داده است که آقای رئیسی، فعلاً سفرهای استانی را کمتر کند. همچنین عباس عبدی در یادداشتی نوشت اگر این سفرها می‌توانست مشکلی را حل کند، باید در دوره احمدی‌نژاد کمترین مشکل را می‌داشتیم.

بر اساس این گزارش در آسیب شناسی سفرهای استانی باید گفت نحوه صحیح ارتباط و تعامل با مردم بخشی از شیوه حکومت‌داری است و این انتظار وجود دارد که در کنار این مسئله حل مشکلات واقعی مردم نیز رخ دهد اگر در سفرهای استانی رئیس جمهور برنامه‌ای دقیق برای حل مشکلات جامعه وجود نداشته باشد بعد از مدتی ارزش ارتباط با مردم تحت الشعاع قرار می‌گیرد. بنابراین اگر شنیدن مستقیم مشکلات مردم منجر به اجرا شدن برنامه دقیقی برای حل مشکلات آنها شود به سرمایه اجتماعی دولت مستقر و مجموعه سیستم سیاسی منجر می‌شود. همچنین باید یادآوری کرد اگرچه سفرهای استانی رئیس جمهور به نقاط مختلف کشور شایسته تقدیر است و به رضایتمندی مردم کمک می‌کند اما در بلندمدت می‌بایست با برنامه‌ریزی دقیق و اولویت‌بندی پروژه‌ها، اقدامات مهم با سرعت هرچه بیشتر صورت پذیرد. همچنین دولت باید به محدودیت منابع و امکانات نیز توجه ویژه داشته باشد. اگر چنین اتفاقاتی رخ دهد حتماً مردم نیز خرسندی بیشتری خواهند داشت و این بار شاهد خواهیم بود که سفر استانی رئیس جمهور به شکست محدود نمی‌شود.

دیدگاه ها

دیدگاهتان را بنویسید

لطفا دیدگاه خود را از طریق فرم زیر اسال نمایید

نظرسنجی

مارا دنبال کنید