نقد دولت_ در سال 97 و در آستانه ورود به 40 سالگی انقلاب اسلامی بود که مقام معظم رهبری بیانیه گام دوم انقلاب را صادر کردند و در آن جوانان را مخاطب اصلی قرار دادند. در این بیانیه، رهبری به ترسیم راه طی شده در چهل سال گذشته و افقهایی که در گام دوم انقلاب باید مدنظر باشد، پرداختند. چرا که بدون شک دوام آوردن این انقلاب به بیش از 40 سال با وجود سرسختترین دشمنان و اتفاقاتی همچون وقوع 8 سال دفاع مقدس مهم ترین وجه بزرگترین انقلاب قرن است که همواره باید مورد توجه قرار بگیرد. در این باره با مهدی خورسند کارشناس روابط بینالملل به منظور تبیین گفتمانسازی بیانیه گام دوم به گفتگو نشستیم که مشروح آن را در ادامه می خوانید:
نقد دولت: در دو سال گذشته، برخی مفاهیم از جمله ضرورت جوانگرایی و سپردن مدیریت به جوانان مطرح شده است. ضرورت این مهم چه بوده است؟
ابتدا باید چند نکته را عرض کنم. رهبر معظم انقلاب در دو سال گذشته و پس از چله انقلاب، دو معنا در سپهر ادبیات گفتمانی انقلاب اسلامی تبیین کردند که باید در ادامه راه به آنها توجه جدی صورت گیرد. رهبری، ابتدا در سال 97، بیانیه گام دوم انقلاب را صادر و با مخاطب قراردادن جوانان بر عملی کردن این بیانیه، قشر جوان را مجری حل مشکلات کشور دانستند. سپس ایشان در ابتدای سال 99، دولت جوان و حزباللهی را عامل علاج مشکلات کشور دانستند. البته معظمله در تبیین این فرمایش خود تأکید کردهاند معنی دولت جوان انقلابی و حزباللهی این نیست که مثلاً رئیس این دولت یک جوان سیساله یا سی و پنجساله باشد؛ بلکه یعنی دولتِ سرِپا، بانشاط، آماده و در سنینِ کار و تلاش باشد که باید با نکتهسنجی و کیاست، در الگوسازی مشخصی به تبیین گفتمانها با بهرهگیری صحیح و دقیق از نگاه رهبر معظم انقلاب نسبت به آینده کشور پردازش صورت گیرد. این روزها همه از بیانیه گام دوم انقلاب میگویند ولی متأسفانه درک عمیقی از این مفهوم عالی و ایدئال در ذهن و گفتمان افراد وجود ندارد.
نقد دولت: تبیین و ابلاغ بیانیه گام دوم انقلاب چه ضرورتی داشت؟
انقلاب پرشکوه ملت ایران که بزرگترین و مردمیترین انقلاب عصر جدید میباشد، تنها انقلابی است که یک چله پرافتخار را بدون خیانت به آرمانهایش که دال مرکزی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است، پشت سرنهاده و در برابر همه وسوسهها و همه نقزدنهای داخلی و خارجی که گاهاً غیرقابل مقاومت هم به نظر میرسیدند، از کرامت خود و اصالت شعارهایش صیانت کرده و وارد مرحله جامعهسازی و تمدنسازی اسلامی شده است.
انقلابها و گفتمانها به دو دلیل «ازدستدادن قدرت تبیین و توضیح مسائل» و «قدرت تبیینکنندگی بیشتر نظریات رقیب» رو به افول میروند. از این منظر بیانیه گام دوم انقلاب یک ضرورت در دهه پنجم و در آستانه دوران بلوغ انقلاب اسلامی بود، چرا که هم به لحاظ ساختارها و انسجام درونی باید مجدداً گفتمانسازی صورت میگرفت و هم بایستی به عدهای که چه در داخل و چه در خارج تعارضات و تناقضاتی را نسبت به جمهوری اسلامی بیان میکردند، پاسخ داده میشد. رهبر معظم انقلاب با ابلاغ این بیانیه نشان دادند انقلاب اسلامی یک چارچوب معنایی و مفهومی دارد که در آن نسبت انسان با هستی، اخلاق، توسعه، جهان بینالملل و جهان آخرت، نسبت اقتصاد و فرهنگ، سیاست، دولت و مردم، نسبت شهروندان با حاکمیت، نسبت انقلاب اسلامی و دفاع از خود، نسبت مردم و دشمن و امثال اینها به طور هدفمند مشخص است.
نقد دولت: رهبر انقلاب مخاطب اجرایی شدن این بیانیه را جوانان خواندهاند. جوانان چه نقشی در ایفای این وظیفه دارند؟
یکی از ویژگیهای مثبت بیانیه گام دوم این است که توأمان با اینکه برای مخاطب جوان خود راه رفته را تبیین میکند بهروشنی روند آینده را روشن و منطق آن را هم مشخص میسازد. این منطق تجدیدنظر در اصل گفتمان انقلاب را که در سال ۵۷ به رهبری امام خمینی (ره) بنا نهاده شد جایز نمیداند، اما در همین حال خود را انعطافپذیر و آماده تصحیح خطاها میخواند. این یک نکته کلیدی است که انقلاب اسلامی به دنبال تجدیدنظرطلبی در مبانی خود نیست و اتفاقاً آنچه بهعنوان آسیب و نقطهضعف مشهود است را ناشی از فاصلهگرفتن از مبانی و ایده اصلی گفتمان انقلاب (دال مرکزی) میداند و برعکس کسانی که این گفتمان را مانع اصلی توسعه در ایران میخوانند این گفتمان بهشرط تصحیح خطاها، اصل و اساس توسعه در کشور قلمداد میشود. رهبری دقیقاً در مقابل این نظریات موهوم که آرمانهای انقلاب را دستوپاگیر و عامل عدم توسعه میداند، اقدام به مفهومسازی سیاستهای پیش روی نظام اسلامی کرده و با خطاب دادن نسل جوان مانع این تحلیلها شده و با بالاتر خواندن جوانان امروز از جوانان اول انقلاب به آنها روحیه و انگیزه داده و آیندهای روشن را پیش چشمانشان میگذارد تا انقلاب را همچنان در اوج نگاه دارد.
بخش مهم دیگری از دلیل خطاب قراردادن جوانان در بیانیه گام دوم انقلاب، عقلانیت و خردگرایی جوانان امروز کشور است. عقلانیت ویژگی بارز این بیانیه است. نکته مهمی که رهبری در این بیانیه اشاره میکنند این است ما هرجا ایدئولوژیک عمل کردیم و انقلابی عمل کردیم، موفق شدیم و این عین و مصداق عقلانیت است؛ لذا باید گفتمانسازی عقلانیت انجام دهیم. عقلانیت یکی از مفاهیمی است که رهبری در گفتمانسازی انقلاب اسلامی از آن یاری میگیرند تا ساخت درونی قدرت را مستحکم کنند.
نقد دولت: برخی رسانههای معاند با حاشیهسازی درباره این بیانیه، مصادیقی مانند موضوع زنان را دستاویز قرار داده و پروپاگاندا میکنند. دیدگاه شما در اینباره چیست؟
بیانیه گام دوم انقلاب فراتر از پرداخت به مسائل مصداقی است. این بیانیه تمام مفاهیم پایهای را که برای توسعه همهجانبه کشور بر اساس گفتمان انقلاب اسلامی به آن نیاز داریم، در برمیگیرد. در واقع میتوان مسائل مصداقی را در قالبهای کلانتری مثل تمدن نوین اسلامی، دولت اسلامی و جامعه اسلامی که در بیانیه به آنها اشاره شده، جستوجو کرد. وقتی جامعه اسلامی مطرح میشود طبیعتاً بحث زنان و مصادیق دیگری چون هویت و هنر هم در آن وجود دارد. وقتی رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم انقلاب بر عدالت اجتماعی تأکید میکنند، این عدالت بدون دیدن زنان امکانپذیر نیست بلکه اتفاقاً بخشی از تحقق عدالت در گرو نگاه عادلانه به شهروندان است که بخشی از این شهروندان زنان هستند و یا وقتی بهصورت کلان موضوع جوانان را مطرح میکنند، دختران و پسران تفکیک نمیشوند.
نقد دولت: در بیانیه گام دوم انقلاب، رهبری تأکید ویژهای بر ساخت نوین کشور با استفاده از تکنولوژیهای نوین داشتهاند. این مصادیق در بیانیه گام دوم انقلاب بر چه مبنایی استوار است؟
تأکید بیانیه گام دوم انقلاب، بر مسائلی چون علم، تکنولوژی، دولت مدرن و اقتصاد از ضرورتهای عصر مدرن است. رهبری بارها در نامگذاری سالها بر تعابیر و رهنمودهای اقتصادی تکیه و تأکید دارند. ایشان در سخنرانیهای خود میفرمایند ملتی که اقتصاد نداشته باشد ذلیل و حقیر میشود. ایشان دالهای انقلاب را بهسوی اقتصاد و علم سوق میدهند نه به این معنا که از اهداف و آرمانها فاصله بگیریم، اتفاقاً برای رسیدن به همان آرمان است که باید تمرکزمان را بر علم و اقتصاد بگذاریم. بر همین اساس نگاه رهبری در بیانیه گام دوم یک نگاه عملگرایانه است. رهبری تأکید و تکرار میکنند که ما انقلاب اسلامی با همان مشخصههای انقلابی سال ۵۷ هستیم منتها ضرورت دارد در دوران جدید در درون یک دولت مدرن حرفها و آرمانهایمان زده شود.
نقد دولت: موضوع دولت جوان و حزباللهی، تأکید ویژهای است که رهبر انقلاب در دو سال اخیر بارها در سخنرانیهایشان مطرح کردهاند. این دولت چه ساخت و ویژگیای باید داشته باشد.
یک برداشت از این منویات، تشکیل دولتی یکدست با محوریت جوان متعهد و انقلابی است. تجربه و پختگی در جایگاه رئیسجمهوری که طبق قانون اساسی دومین فرد دارای قدرت در نظام است و نشاط جوانی، در کنار هم بسیار مهم است. جوان متعهد و حزباللهی که باید دولت تراز را تشکیل دهد، باید بتواند یک تیم هماهنگ و همدل و در درجهای بالاتر دولت جوان و حزباللهی را دور هم گرد آورد که افق نگاه بلندشان، تدارک گام دوم انقلاب باشد. فردی که در مسیر گام برمیدارد، ابتدا باید درک صحیحی از ماهیت بیانیه گام دوم و الزامات و نیازهای نظام برای چله دوم انقلاب داشته باشد. پس بنابراین اولین خصیصه که میتواند بهعنوان حرکتی نو و بدیع در تاریخ انتخاباتهای ریاستجمهوری مطرح میشود، معرفی بخشی از کابینه و معاونان رئیسجمهور است. ضمناً، با الگوگیری از منویات بیانیه گام دوم انقلاب، جلسات متعدد با جوانان (که مجریان گام دوم انقلاب هستند) از هر تیپ و تفکر خاص (اشاره به نگاه شهید حاج قاسم سلیمانی که دختران و پسران کم حجاب و بدحجاب هم فرزندان این جامعه هستند)، بسیار میتواند تأثیر مثبت بر افکارعمومی بهخصوص در قشر روشنفکری داشته باشد و حتی در این نشستها، کابینه دولت جوان حزباللهی مورد نقد و بررسی قرار گیرد.
باید توجه داشت که در منطق رهبری جوانگرایی در تقابل با شایستهسالاری نیست. اینگونه نیست که بتوان با تأکید بر جوانگرایی، شایستگان را حذف کرد و یا آنکه امور را به دست جوانی سپرد که شایستگی و تخصص انجام کاری را ندارد. بدون شک نگرش رهبری بر سپردن امور به جوانان شایسته و صاحب صلاحیت است و باید نسبت به این شاخص دقت لازم را داشت تا رویکرد حکیمانه اتخاذ شده به فساد و ناکارآمدی نینجامد. مسیری که در 40 سال گذشته طی کردهایم، مسیر موفقی بوده که باعث توسعه و اعتلای نظام اسلامی بوده و امروز که در قله اقتدار گفتمانی و نفوذ منطقهای و فرامنطقهای قرار داریم، باید با آسیبشناسی ضعفهای گذشته به تبیین آینده موفق بپردازیم و باید تلاش کنیم که عصاره چله اول انقلاب دولتی جوان و حزباللهی باشد. یقیناً نامزدهای انتخابات ریاستجمهوری 1400، بر این مفاهیم تأکید خواهند داشت اما مردم باید بدانند که تبیین گام دوم انقلاب باید اصولی و ملموس باشد و سنجش گفتمان نامزدها در این باره، با قابلیت اجرایی بودن دستورالعملهای مدیریتی نامزدها منطبق و تراز باشد.
دیدگاه ها